رهنمودها و راهکارهای پیشوایان معصوم و پاسداری از نهضت عاشورا
پس از وقوع حماسهی خونین کربلا، جبههی باطل و حاکمان جائر در منزوی کردن و از یاد بردن و تحریف اهداف نهضت امام حسین علیهالسلام تلاشهای بسیاری کردند. در مقابل، امامان معصوم علیهمالسلام هر یک از دیگری، با تعالیم عملی و گفتاری عمیق و ظریف خود ضمن خنثی کردن تبلیغات منفی امویان و یزیدیان و پیروان آنان، از حماسهی خونین حسینی علیهالسلام برای همیشه پاسداری کردند.
در این بخش، این موضوع را در دو قسمت، شامل: الف) آموزشهای عملی؛ ب) آموزشهای گفتاری امامان علیهمالسلام را در زنده نگه داشتن عاشورا بررسی میکنیم.
آموزشهای عملی
برای بقا و احیای نهضت امام حسین علیهالسلام و اهداف آن، پیشوایان معصوم علیهمالسلام هر یک به گونهای کوشیدند که ما نمونههایی از آنها را بیان میکنیم:
امام زینالعابدین و احیای نهضت عاشورا
امام زینالعابدین که خود در این حادثهی دلخراش حضور داشت، پس از شهادت پدر، پرچم این نهضت را به دوش گرفت. در این جا به بعضی از محورهای عملی فعالیت آن بزرگوار در جهت حفظ و بقای نهضت میپردازیم:
براساس نقل مشهور تاریخ نگاران، تاریخ ولادت امام سجاد علیهالسلام در سال 38 هجری قمری است و تاریخ شهادت آن حضرت علیهالسلام سال 94 هجری قمری ذکر کردهاند، بنابراین آن حضرت در حادثهی کربلا حدود 23 سال داشته است.
با توجه به بیماری حضرت، بزرگان بنی امیه پس از فاجعه غمبار کربلا و کشتن امام حسین علیهالسلام احساس کردند که آخرین ضربه را به اسلام راستین وارد آوردند و اکنون همه چیز به سود آن پیش خواهد رفت، که براساس ظاهر، احساسی طبیعی و صحیح به نظر میآمد.
پیوسته در هر جنگ و ستیزی، آن گاه که رهبر و نقطهی رأس هرم کشته و فانی میشود، جانشین احتمالی را نیز نشانه میروند تا با کشتن و نابودی او جبههی مخالف را از هر نظر، شکست خورده و از هم پاشیده انگارند، تا با خاطری آسوده به حاکمیت خویش ادامه دهند. در نضهت عاشورا، تنها چیزی که میتوانست برای دشمن نگرانی ایجاد کند، وجود علی بن الحسین علیهالسلام بود که با توجه به مرض سخت آن حضرت علیهالسلام از این جهت نیز خود را ایمن احساس کردند و حتی وقتی قصد کشتن آن حضرت علیهالسلام را کردند به جهت اطمینانی که از عدم ادامهی حیاتش داشتند از کشتن او منصرف شدند.
لکن از عصر همان روز عاشورا، امامت امام سجاد علیهالسلام آغاز میشود و خداوند براساس مصلحت، بقای امامت آن حضرت را در بستر بیماری قرار میدهد، و همان گونه که گفته شد، برای بیماری آن حضرت از کشتن وی (طبق نقلی به جهت وساطت شخصی به نام حمید بن مسلم) منصرف میشود. و این بیماری هم چنان ادامه داشت و هر بار در کوفه و شام قصد کشتن آن حضرت را مینمودند؛ شرایطی از جمله رشادتهای مدبرانهی عمهاش زینب کبری علیهاالسلام مانع از شهادت آن حضرت به دست آن نابخردان میشد و در واقع ارادهی الهی بر حیات آن حضرت تعلق گرفته بود. از اینرو امام علیهالسلام از تمام تهدیدها و تصمیمهای دشمن مبنی بر کشتن او در امان ماند تا حجت خدا بعد از حسین علیهالسلام که مایهی دوام و قوام هستی و بقای حیات است باقی بماند.
اما امام سجاد علیهالسلام در سایهی این حیات، دست به کار بزرگی زد، و آن انجام دادن رسالت بقا و حفظ نهضت پدرش امام حسین علیهالسلام بود که از عهدهی این وظیفه به خوبی برآمد. که در طول مدت اسارت به بخشهایی از نقش آن حضرت علیهالسلام در بقای نهضت به ویژه از طریق ایراد خطبههای آتشین خطاب به مردم و حاکمان غاصب اشاره شد.
اکنون در این بخش به قسمتهایی از شیوههای تبلیغی و عملی آن حضرت در جهت ابقا و احیای نهضت عاشورا پس از اسارت و نیز آثار آشکار آن میپردازیم:
از مؤثرترین سیاستهای امام علیهالسلام برای احیای نهضت عاشورا، برخوردهای عملی حضرت است که از اینرو که در طول دوران امامت خود، پیوسته سوگوار عاشورا بودند و در این مصیبت آن قدر گریستند که جزء «بکائین عالم» قرار گرفتند.
آن امام علیهالسلام به هر بهانهای و در هر مناسبتی ماجرای کربلا را یادآوری میکردند. از امام صادق علیهالسلام روایت شده است که امام زینالعابدین علیهالسلام چهل سال یا 35 سال برای پدرش گریست و در این مدت روزها را روزه میگرفت و شبها را در عبادت به سر میبرد و هنگام افطار وقتی غذا نزدش میآوردند، اشک میریخت و میفرمود:
قتل ابنرسول الله جائعا، قتل ابنرسول الله عطشانا؛ " 1 ".
پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله حسین علیهالسلام گرسنه و تشنه کشته شد.
پیاپی این جمله را میگفت به حدی که خوراکش از اشک چشمش خیس میشد. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
فبکی علی الحسین عشرین سنة، ما وضع بین یدیه طعام الا بکی...؛
(امام سجاد علیهالسلام) در مصایب امام حسین علیهالسلام بیست سال گریست. طعامی نزدش نگذاشتند مگر آن که گریست.
نیز در شرح حال آن حضرت نوشته شده است که آن حضرت وقتی قصابی را میدید که گوسفندی را ذبح میکند، به یاد امام حسین علیهالسلام میافتاد و میفرمود: به این گوسفند در آستانهی قربانی شدن آب بدهید، پدرم را با لب تشنه سر بریدند.
در پاسخ به یکی از خادمان که از روی دلسوزی به امام علیهالسلام میگفت: گریه نکنید که جانتان به خطر میافتد، فرمود: وقتی یکی از دوازده فرزند حضرت یعقوب علیهالسلام غایب شد، با این که میدانست او زنده است؛ آن قدر از فراغ او گریست که چشمانش سفید شد؛ ولی من اجساد پاره پارهی پدر، برادرانم و دوستانم را دیدم، چگونه غم و اندوه من پایان پذیرد!؟ من هر وقت به یاد آنان میافتم بیاختیار قطرههای اشک از چشمانم سرازیر میشود." 1 ".
امام سجاد و قیامهای آن عصر
در نخستین سالهای بعد از نهضت عاشورا سه قیام انجام گرفت: قیام توابین؛ قیام مختار؛ قیام مدینه.
این قیامها همه از آثار و برکات قیام عاشورا هستند؛ چون یکی از آثار و نتایج ارزندهی نهضت عاشورا زنده کردن روح اسلامخواهی و فداکاری و از خودگذشتگی در دفاع از اسلام به شمار میآید. اما آن حلقهی واسط بین نهضت عاشورا و تزریق روحیهی اسلامی و حماسی و حقطلبی مسلمانان، خطبههای آتشین و شیوههای عملی امام سجاد علیهالسلام بود. در تاریخ آمده است: که امام سجاد به طور غیر مستقیم در قیامهای انجام گرفتهی عصرش نقش هدایتگری داشت و قیام کنندگان، مشروعیت جهاد و حماسهی خویش را از امام سجاد علیهالسلام اخذ میکردند برای نمونه حماسهسازترین قیامهای آن عصر قیام مختار میباشد که از امام سجاد علیهالسلام مشروعیت گرفت. علامه مجلسی رحمه الله در این مورد روایت زیر را نقل کرده است:
عدهای که از طرف مختار به خونخواهی امام حسین علیهالسلام دعوت شده بودند ابتدا به خدمت محمد حنفیه آمدند و کسب تکلیف کردند، که ایشان در پاسخ آنها فرمود:
فو الله! لوددت أن الله انتصر لنا عن عدونا، بمن شاء من خلقه؛ " 1 ".
به خدا سوگند! دوست دارم، خدا به وسیلهی هر کس از بندگان خود، انتقام ما را از دشمنانمان بگیرد و این نظر من است و برای خودم و شما از خداوند طلب آمرزش میکنم. و السلام.
آن گاه محمد حنفیه به همراه سران شیعه و خونخواهان اباعبدالله الحسین علیهالسلام به خدمت امام سجاد علیهالسلام رسیدند. محمد حنفیه علت آمدن آن گروه را به خدمت امام عرض و کسب تکلیف نمود. امام علیهالسلام در جواب محمد حنفیه و سران شیعه چنین فرمود:
یا عم! لو أن عبدا زنجیا، تعصب لنا أهل البیت، لوجب علی الناس مؤازرته، و قد ولیتک هذا الأمر، فاصنع ما شئت؛ " 2 ".
ای عمو جان! اگر بردهای از زنگبار، به حمایت از ما اهل بیت برخیزد، بر مردم واجب است او را یاری دهند و من تو را در آن امر (قیام) نمایندهی خود قرار میدهم، پس به آن چه در این زمینه صلاح میدانی اقدام کن.
سران شیعه، با دستانی پر و اطمینان خاطر از محضر امام مرخص شدند ومیگفتند: زینالعابدین علیهالسلام و محمد حنفیه، به ما اذن قیام دادهاند. " 1 ".
روشن است این قیامها که براساس خونخواهی حسین علیهالسلام صورت میگیرد از عوامل عمدهی احیا و بقای نهضت امام حسین علیهالسلام به شمار میآمد و امام سجاد علیهالسلام از این طریق نیز نقشی به سزا در تداوم و حفظ قیام پدر ایفا میکرد.
منبع : /www.rasekhoon.net/library/content-24314-1.aspx
کتاب :فلسفه و عوامل جاودانگی نهضت عاشورا
نویسنده : ابوالفضل بهشتی
نویسنده : ترنم در تاریخ پنج شنبه 90/9/17